کد مطلب:48270
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:17
منظور از آية شريف 26 سورة نور كه ميفرمايد: الْخَبِيثَـَتُ لِلْخَبِيثِين وَ ....الطَّيِّبَـَتُ لِلطَّيِّبِينَ وَ... چيست؟
آية بالا، در حقيقت ـ با عنايت به آيههاي افك و آيههاي پيش از آن ـ، در مقام بيان يك سنت طبيعي در جهان آفرينش است كه شريعت نيز با آن همآهنگ ميباشد. مراد از خبيثات و خبيثين، مردان و زناني هستند كه به سبب نداشتن ايمان، به خباثت توصيف شده، حالتي پليد دارند و به خاطر كفر، وضعي ناخوشايند به خود ميگيرند و اگر زنان خبيث را به مردان خبيث و مردان خبيث را به زنان خبيث اختصاص داده، به خاطر هم جنسي و يكي بودن مرام آنها است، در نتيجه، اين گونه افراد از آلودگي به فحشا دور نيستند.
و مراد از طيبين و طيبات، مردان و زناني هستند كه به جهت ايماني كه دارند، به پاكي توصيف شدهاند و همين ويژگي سبب ميشود از آن چه مردم دربارة آنها ميگويند، دور باشند; از ين رو، مردان و زنان مؤمني كه ازدواج كردهاند، از نسبتهاي ناروايي كه شاهدي بر آن اقامه نشود پاك بوده، هر يك از آنِ ديگري است و از جهت ايماني كه دارند مورد عفو و آمرزشاند: أُوْلَغكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ ; اينان از نسبتهاي ناروايي كه به آنها داده ميشود به دور هستند و براي آنها آمرزش ]الهي[ و روزي پرارزش است.
اصل نوريان مرنوريان را طالباند، ناريان مر ناريان را جاذباند و ضرب المثل: كند هم جنس با هم جنس پرواز و...، برگرفته از آية مورد بحث است; بديهي است كه ذره ذرة موجودات در جهان آفرينش، هم جنس خود را هم چون كاه و كهربا جذب ميكنند; به همين جهت، هر جنسي احكام ويژة خود را دارد.
البته روشن است كه اين قانون، هر چند عام است، اما استثناپذير نيز ميباشد; مانند پسر حضرت نوحغ كه كافر و از خبيثان شد و بالعكس، مانند آسيه، همسر فرعون، كه زني مؤمن و از پاكان بود.
ديگر سخن اين كه برخي، منظور از خبيثات و خبيثين را به معناي سخنان ناپاك، تهمت، افترا، بديها، مطلق كارهاي بد و...گرفتهاند، اما صحيحترين تفسير آن است كه مراد از آن، زنان و مردان آلوده دامان است و آيات قبل نيز همين را تأييد ميكند.
و نيز، اگر چه برخي منظور از طيبات و طيبن را به معناي سخنان پاك، مطلق خوبيها و... گرفتهاند، اما از قراين و سياق آيات استفاده ميشود كه مراد، زنان و مردان پاكدامن ميباشند، اما آيا معناي پاك دامن و آلودهدامن، فقط جنبههاي عفت و ناموسي است، يا هر گونه ناپاكي فكري، عملي و زباني را نيز شامل ميشود، مطلبي است كه پاسخ آن از حوصلة اين گفتار خارج است. جهت آگاهي بيشتر ميتوانيد به نشانياي كه در زير آمده است مراجعه كنيد.(ر.ك: تفسير الميزان، علامه طباطبايي;، ترجمة سيد محمد باقر موسوي همداني، ج 15، ص 138ـ139، بنياد علمي و فرهنگي علامه; / تفسير نمونه، آيت اللّه مكارم شيرازي و ديگران، ج 14، ص 421ـ425، دارالكتب الاسلامية.)
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.